پرسش:شخصی در شهری متولد شده و آن شهر وطن اوست. این شخص در بزرگسالی به شهر دیگری رفته و آنجا را به عنوان وطن و محل زندگی و کار خود انتخاب کرده و سپس در همان شهر ازدواج کرده است. این شخص در محل تولدش بجز منزل پدر و مادر ملکی ندارد و توان مالی برای خریدن خانه یا رجوع به آنجا و زندگی در آنجا را نیز ندارد و احتمال بازگشت او به محل تولدش ضعیف است. آیا با این اوصاف، محل تولد این شخص برای فرزندانش وطن به حساب می آید، ولو به تبعیت؟

پاسخ:بسمه سبحانه. اگر از محلی که در آنجا متولد شده اعراض کند، دیگر آن محل، وطن به حساب نمی آید. بله در صورتی که قبل از اعراض از توطن، خانه پدری به او منتقل شود، تا وقتی که مالک آن منزل باشد احکام وطن جاری خواهد بود، اما اگر اعراض کند و پس از آن مالک خانه شود، دیگر حکم توطن برنمی گردد و فرزندان صغیرش در حکم خود او خواهند بود و فرزندان کبیر بالغ نیز هر کدام به حسب قصدشان حکم خاص خود را دارند. والله العالم

پرسش:شخصی خانه ای را در شهر خود ساخته و در طول سال، دو روز هفته را در آنجا اقامت داشته است. آیا همسر این شخص که از شهر دیگری است و این شهر وطنش نیست، می تواند با این مقدار اقامت در سال، قصد توطن کند تا این شهر وطنش شود و نمازهایش را کامل بخواند؟

پاسخ:بسمه سبحانه. اگر ساختن خانه به قصد توطن باشد، تا زمانی که خانه در ملک صاحبش باشد احکام وطن دائمی جاری می شود، حتی اگر بعد از قصد توطن، از آن وطن اعراض کند. اما اگر خانه بدون قصد توطن بنا شود، مجرد ساخت خانه باعث جاری شدن احکام وطن نمی شود. والله العالم

پرسش:عنوان کثیر السفر چگونه محقق می شود؟ آیا می توان آن را با تعداد روزهای سفر در ماه یا تعداد سفرها معین کرد، یا ضابطه دیگری دارد؟

پاسخ:بسمه سبحانه. کسی که در ماه، ده روز در وطنش نماند کثیر السفر است. والله العالم

پرسش:در خصوص قصد ده روز که می توانم در سفر نمازهایم را کامل بخوانم، چگونه باید این ده روز را حساب کنم؟ مثلا اگر در ساعت ۶ بعداز ظهر روز ۲۰ تیر ماه به مکان اقامت برسم، آیا پایان این ده روز باید همان ساعت ۶ بعد از ظهر روز ۳۰ تیر ماه قرار داده شود؟

پاسخ:بسمه سبحانه. حکم اقامت ده روز جاری می شود، ولو اینکه ده روز به صورت تلفیقی حساب شود، به گونه ای که مجموع اقامت، ده روز باشد. والله العالم