صفحه اصلی
زندگینامه
خبرها
خبرهای مرجع عالیقدر
خبرهای دفتر
خبرهای نمایندگان و معتمدان
راهنمایی ها و رهنمودها
استفتائات
درس ها
درس های فقه
درس های اصول
درس های تفسیر
درس های اخلاق
تأليفات
بیانیه ها
پرسش:معروف است که شیطان رجیم سراسر شرارت است. آیا هنگامی که تعویذ می خوانیم می توانیم این عبارت را بگوییم: "اعوذ بالله من الشیطان الغوی الرجیم"؟
پاسخ:بسمه سبحانه: صیغه مذکور از نظر معنا و به حسب مقتضای اوامر عام مبنی بر لزوم استعاذه به خداوند سبحان از شر شیطان، صحیح است. اما بهتر است که به صیغه روایت شده از معصومان علیهم السلام یعنی "اعوذ بالله من الشیطان الرجیم" مقید باشیم. والله العالم.
پرسش:چگونه پاسخ این استدلال را می دهید: اگر بپرسیم: خداوند از مردم چه می خواهد؟ از چه طریقی از آن ها می خواهد که او را عبادت و پرستش کنند؟ ما در برابر خود تنها دو راه برای دین داری داریم: نخست تقلید و دوم پژوهش و اجتهاد. راه دیگری برای دین داری وجود ندارد. و این بدان معناست که بر اساس منطق دین داران و متدینان، خداوند یکی از این دو راه را از ما می خواهد. اما تقلید، بدون شک و شبهه باطل است و همه متدینان و دیگران نیز بر این موضوع توافق دارند؛ زیرا خداوند نمی تواند از پیروان هر دینی بخواهد که از دین پدران خویش تقلید کنند، بنابر این تقلید باطل است. بدین ترتیب تنها وجوب پژوهش و جستجو در دین حق و گرویدن به آن باقی می ماند. اما جستجو و تحقیق در مورد دین برحق مستلزم شرایطی است که در هر کسی فراهم نمی شود. از جمله: ضرورت اطلاع از همه مذاهب و ادیان معاصر و گذشته، بررسی عمیق آن ها، شناخت لایه های پنهان آن ها، مناظره با دانشمندان و عالمان آن ادیان و مذاهب، مقایسه و موازنه بین گفته های هر دین و هر مذهب با مستلزمات این کار از جمله بررسی برخی از دانش ها، ادبیات ها و زبان ها و دیدار با اهل آن دین و شنیدن سخن آنان و خواندن کتاب هایشان و نقد آن ها و مقایسه بین آن ها و تأمین هزینه های سفر و هزینه های پژوهش و خرید کتاب ها و صرف وقت و دیگر ویژگی هایی که برای یک پژوهشگر لازم و ضروری است مانند علم، عقل، بردباری و حلم، امانت و صبر. این موضوعی است که بزرگ مردان در طول عمر خویش از آن ناتوان بوده اند؛ بلکه می توان گفت قطعاً از محالات است. بنابراین چگونه از نوجوانان در سن بلوغ چنین انتظاری می رود؟! برای فقیهان در ابحاث فقهی خود اثبات شده که عجز و ناتوانی تکلیف را ساقط می کند. پژوهش در دین حق واجب نیست؛ زیرا غیر ممکن است. حال اگر وجوب پژوهش در دین ساقط شود، وجوب دین داری نیز ساقط می گردد. از آنچه گفته شد نتیجه گرفته می شود که دین دار دو گزینه دارد و گزینه سومی پیش روی او نیست: یا باید تقلید کند که علاوه بر باطل بودن، قطعاً می دانیم خداوند آن را نمی خواهد و از هیچکس نمی خواهد که از دین پدران خود تقلید کند. یا باید درباره دین برحق باشرایط صحیح، پژوهش و جستجو نماید که این موضوع هم قطعاً غیر ممکن است. و این بدین معناست که خداوند هیچگاه از هیچکس گرویدن به دین خاصی را نمی خواهد. زیرا اگر خداوند از مردم می خواست که به دین مشخصی پایبند باشند، پس چرا راه صحیح و ساده ای برای آنان در نظر نگرفته تا از طریق آن به دین داری بپردازند. این سخن خداوند چه معنایی دارد که: ﴿ وَ مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي اَلدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ﴾ (او بر شما در دین هیچ مشقت و سختی قرار نداد). چه مشقت و سختی ای بالاتر از آن که در جستجوی راه صحیح و راحتی برای دین داری باشیم و آن را نیابی؟! این درحالی است که قبول کنیم جستجو درباره دین برحق راه صحیح دین داری است؛ زیرا با این موضوع موافق نیستیم و جستجوی دین برحق به دلیل عدم عصمت جستجوگر یا پژوهشگر و احتمال خطا کردن، غفلت، اشتباه، غلبه غرائز و شهوات و ... راه صحیح و بی خطری برای دین داری نیست. اگر پژوهشگری در جستجوی دین برحق باشد و به نتیجه رضایت بخش برای پیروان ادیان دیگر نرسد، پژوهش آن را نمی پذیرند و وی را به کوتاهی و کم کاری در پژوهش، غفلت، اشتباه، دنیا دوستی، شهوت گرایی و ... متهم می کنند. ارزش پژوهشی که غیر قابل قبول است و تضمینی ندارد، چیست؟!! بدین ترتیب و به راحتی ادیان کاذب و مذاهب فاسد و استدلالات باطل و بزرگان آن ها یکباره فرومی پاشد تا خورشید بی دینی در آسمان بشریت طلوع کند تا مردم بفهمند که بی دینی اصل است و دین داری انحرافی بیش نیست و هیچ دلیل روشنی ندارد و هیچ راه صحیحی به سوی آن وجود ندارد؟
پاسخ:بسمه سبحانه: شما باید بدانید که هر دینی به دو قسمت تقسیم می شود: نخست/ آنچه که مربوط به عقاید می شود. خداوند سبحان برای وجود خودش، علمش و هدایتش برهان-هایی اقامه کرده است. آیا انسان عاقلی هست که بعد از تأمل در هر موجود زنده ای در جهان به این اعتقاد برسد که این موجود زنده به تنهایی و بدون خالق آگاه و عالِم و زنده و مسلط بر او و بر دیگر موجودات بوجود آمده است؟ خداوند در این آیه به این نکته اشاره می-کند: ﴿سَنُرِيهِمْ آيٰاتِنٰا فِي اَلْآفٰاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتّٰى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ اَلْحَقُّ﴾ (به زودی نشانه های خود را در کرانه ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد تا برای آنان روشن شود که بی تردید او حق است). پس از ایمان به خداوند سبحان و ایمان به حکیم بودن او به گواه کائنات، انسان نمی تواند بیهوده و به حال خود رها شود. باید راهنما و مرشدی داشته باشد. همه ادیان مدعی حقانیت دین خود هستند. اما اسلام تنها دینی است که برای صدق نبوت پیامبر صلی الله علیه و آله دلیل دارد. دلیل آن هم معجزه قرآن کریم است که از زمان نزول تا کنون بشر را به چالش دعوت کرده: ﴿قُلْ لَئِنِ اِجْتَمَعَتِ اَلْإِنْسُ وَ اَلْجِنُّ عَلىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هٰذَا اَلْقُرْآنِ لاٰ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كٰانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً ﴾ (بگو: قطعاً اگر جنّ و انس گرد آیند که مانند این قرآن را بیاورند، نمی توانند مانندش را بیاورند، و اگر چه پشتیبان یکدیگر باشند). بدین ترتیب هر انسان عاقلی اگر منصف باشد می تواند عقاید خود را از ابتدای توحید تا انتها ثابت کند. دوم/ آنچه مربوط به اعمال انسان از حیث احکام و عبادات است. مکلف دو راه دارد یا خود اجتهاد کند یا از عالم ترین شخص زنده تقلید کند. هر دو راه بر اساس قدت شخص در اختیار او گذاشته شده است. این مراجع موجود، مسؤولیت بیان و شرح احکام شرعی برای به کسانی که می خواهند را برعهده دارند. درهای حوزه های علمیه نیز بر روی همه گشوده است. اما منظور از عبارت "تقلید ممنوع است" تقلید از پدران در اصول و فروع است. افزون بر این آیا هیچ انسانی می تواند بدون یک نظم و سیستمی که رفتارش را در ارتباط با خود ودیگران تعیین می کند به زندگی ادامه دهد؟ چگونه می توان بدون نظم و سیستم زندگی کرد. از غفلت خود قبل از این که دچار عذاب الهی شوی بیدار شو! والله الهادی
پرسش:اشكالي وجود دارد مبنی بر این که چگونه می¬توان قوانین اسلامی را بعد از گذشت 1400 سال پیش اجرا و پیاده کرد؟ انسان معاصر بعد از گذشت این زمان طولانی، با انسان 1400 سال پیش کاملا متفاوت است.
پاسخ:بسمه سبحانه: این سخن مربوط به قوانینی است که بشر برای مدیریت شرایط و جامعه¬ای که در آن زندگی می کند، وضع نموده است؛ اما در مورد قوانینی که خالق بشر و مبدع کائنات وضع نموده و تصریح کرده که این قوانین جاودانه و دائمی هستند، صدق نمی¬کند؛ زیرا در فرض این سخن، شرع هرگز از شرایط حاکم بر زمان تشریع استفاده نکرده است. از این گذشته، از شما می خواهم یک مورد از مواردی که نمی توان در پرتو احکام شرعی مذهب جعفری مدیریت کرد را نام ببرید. تا به شما اجازه طرح چنین موضوع غیر اسلامی را بدهم. والله الهادی
قبلی
1
2
3
بعدی