پرسش:در برخی از کتب مقتل و سیره نقل شده که حضرت عباس علیه السلام از امام حسین علیه السلام برای جنگ اجازه می گرفت اما امام حسین علیه السلام به ایشان اجازه جنگ نمی داد. در نهایت به ایشان اجازه دادند تا برای کودکان اندکی آب فراهم کنند. آیا می توان از این موضوع برداشت کرد که حضرت عباس علیه السلام اساساً برای جنگ وارد عرصه نشدند؛ بلکه فقط برای فراهم کردن آب بوده است؟ شما عظمت و فضیلت سقایی آب برای خانواده امام حسین علیه السلام را بر اساس این موضع گیری از امام حسین علیه السلام و موضع گیری های دیگر چگونه توصیف و ارزیابی می کنید؟

پاسخ:باسمه سبحانه: فرزندم! آنچه فرمودید در مقاتل موجود است. از مضمون این دو موضع گیری حضرت سید الشهداء به نظر می رسد ایشان تمایل نداشتند که حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را برای جنگ واقعی با دشمن بفرستند؛ به همین دلیل با آوردن آب ایشان را مقید کردند. واضح و آشکار است جنگجویی که فقط برای جنگ عازم میدان می شود بهتر و بیشتر از کسی می تواند بجنگد که محدود و مقید به حفظ مشک آب شده است. در حالت دوم توان جنگجو تقسیم و درواقع مدافع آبی می شود که با خود حمل می کند. فرزندم! علاوه براین باید بدانید ما بارها گفته ایم روایاتی که اشاره به خصوصیات و جزئیات واقعه عاشوراء دارند، به دلایل زیادی، متفاوت و متناقض هستند. یکی از این تفاوت ها و اختلافات این است که در برخی از منابع معتبر نقل شده سیدالشهداء علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام هر دو باهم به میدان رفتند. وقتی یکی از آن ها حمله می کرد، دیگری از پشت از ایشان حمایت می نمود. مضمون این روایت با آنچه که معروف است و در مقاتل ذکر شده بر سر زبان هاست –یعنی مکلف شدن حضرت عباس توسط امام حسین علیه السلام برای آوردن آب - متفات است. اما بهتر است اجازه بدهید خطیبان آن روایاتی را که می دانند نقل کنند و با آنان مناقشه نکنید. والله العالم.

پرسش:در زیارت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام آمده: "أشهد لک بالتسلیم والتصدیق والوفاء والنصیحة"، و در فرازی دیگر از زیارت: "أشهد أنک قد بالغت فی النصیحة و أعطیت غایة المجهود" منظور از نصیحت در این دو فراز چیست و چگونه در شخصیت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام مجسم شده است؟

پاسخ:بسمه سبحانه: منظور از نصیحت در دو فراز فوق همان هدایت کسی است که نیاز به هدایت دارد. حضرت ابوالفضل علیه السلام در روز عاشوراء این کار را در بیش از یک موضع و مورد انجام دادند. ایشان أشقیاء را نصیحت کردند تا اجازه دهند برای اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آب ببرند. همچنین به آنان نصیحت کردند که با فرزند رسول خدا جنگ نکنند. منظور از نصیحت بر اساس سیاق فرازهای دعا این بوده است؛ زیرا ناظر به موضع گیری های حضرت اباالفضل العباس در روز عاشوراء است. اما تفاوت بین دو فراز در این است که در مورد اول واژه نصیحت در معنای لغوی خود آمده که به آن اشاره کردیم. در مورد دوم اشاره به نهایت تلاش و کوشش ایشان برای نصیحت کردن دارد، زیرا ایشان –اباالفضل العباس- با اخلاص کامل و سعی فراوان همه توان خود را در این راه صرف کرد تا جایی که نصیحت به حد و اندازه معقول خود از نظر کمیت و کیفیت رسید.والله العالم.

پرسش:نرجس خاتون، مادر بزرگوار امام منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه زمانی فوت کردند؟ آیا در زمان حیات امام حسن عسکری علیه السلام بوده یا بعد از شهادت ایشان؟ آیا او همان صیقل بوده که بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ادعای بارداری نمود و زندانی و مراقبت شد یا زنی غیر از او بوده است؟

پاسخ:بسمه سبحانه: از روایات اینگونه برداشت می شود که مادر امام منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان حیات امام عسکری علیه السلام از دنیا رفته است. نقل شده که ایشان به دعای امام حسن عسکری علیه السلام این موضوع (مرگ) را درخواست کرده اند؛ زیرا امام علیه السلام وی را از مشکلاتی باخبر می کند که در جستجوی امام اعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با آن مواجه خواهند شد. این موضوعی است که برخی از اساتید ما آن را گفته اند و مشهور این است که ایشان بعد از امام حسن عسگری علیه السلام وفات اما آن زن دیگر مادر امام زمان و ولی الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف نبودند؛ بلکه به خاطر توریه ادعا کرد که باردار است تا توجه ها از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) منصرف شود؛ زیرا بنی العباس از امام هراس داشتند چون می دانستند که به زودی بر همه جهان حکم خواهد راند. هنگامی که صقیل ادعا کرد که باردار است شاید منظور او حمل تسبیح بوده و ظالمان را به این توهم انداخته و توجه آنان را از ولی الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه) منصرف کرده است. خداوند متعال توجه، مهربانی و دوستی او را بهره ما گرداند و از خداوند می خواهیم که با ظهور او و حکومت عادلانه بر جهان فرج ما را برساند. شایسته است بدانیم که درباره اسم کنیزی که ادعای بارداری نموده اختلاف نظر وجود دارد. شاید او بیش از یکی اسم داشته همانطور که چند اسمی بین کنیزان در آن زمان رایج بوده است. فرزندم! بدان بر اساس آنچه در روایات نقل شده نام او الصقیل بوده نه صیقل. والله الموفق.

پرسش:آیا حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام در کربلا و قبل از ماجرای شهادت ازدواج کرد؟

پاسخ:بسمه سبحانه: این موضوع در هیچیک از منابع معتبر ما ذکر نشده و با توجه به وضعیت حاکم بر حادثه کربلا، چنین امری به وقوع نپیوسته است. بله در برخی کتاب های غیر معتبر این موضوع نقل شده است. والله العالم.

پرسش:طی مطالعه ی سیره ی امام حسن (ع) سوالی به ذهنم خطور کرد: چرا امام حسن (ع) برادرش امام حسین (ع) را به فرماندهی سپاه خویش منصوب نکرد، چراکه امام حسین (ع) هرگز او را تنها نمی گذاشت پناه بر خدا و حتماً می توانست فتنه ها و سستی ها (کژی ها)یی که سپاه امام حسن (ع) را از پای درآورده بود از میان بردارد؟

پاسخ:بسمه سبحانه پسر عزیزم بدان که خلیفه ی سوّم – بر اساس رفتار و کردارش- متهم به این بود که بنی امیه و به ویژه خویشاوندانش را بر گردن مسلمانان بار کرده ، به همین دلیل علی ابن ابی طالب (ع) تلاش کرد نزدیکانش را از این اتهام دور کند و امام حسن (ع) نیز برای ردّ این تهمت از وی پیروی کرد ، با تأمّل در سلوک و رفتار این دو امام (ع) چنین به نظر می رسد. والله الهادی.

پرسش:دشمنان به ما اشکال می گیرند و می گویند: چرا امام حسین علیه السلام زنان و کودکان را همراه خود به کربلا برد؟ اگر بگویید ایشان نمی دانست که چه اتفاقی برای آنان خواهد افتاد، به شما می گوییم که عصمت ادعایی شما که می گویید حسین علیه السلام از غیب آگاهی دارد را خدشه دار کرده اید. اگر بگویید او می دانست، به شما می گوییم: آیا حسین علیه السلام قیام کرد که فرزندانش را به کشتن دهد؟ اگر بگویید امام حسین علیه السلام برای نجات اسلام قیام کرد، همانطور که علمای شما می گویند، به شما می گوییم: آیا اسلام در عصر امام حسن علیه السلام منحرف بود؟ آیا اسلام در عهد امام علی علیه السلام منحرف بود؟ چرا این دو نفر (امام علی و امام حسن علیهما السلام) برای نجات اسلام قیام نکردند؟ یا باید به عدالت خلفا و صداقت آنان شهادت بدهید و علی علیه السلام نیز به آن ها رضایت داد یا باید به خیانت امام علی و امام حسن علیهما السلام به اسلام شهادت بدهید؟ نظر شما چیست؟

پاسخ:بسمه سبحانه: ما به عصمت ائمه علیهم السلام و همه امامان علیهم السلام که نامشان را ذکر کردید و دیگر امامانی که از آن ها یاد نکردید، ایمان داریم. آنان به اوامر و فرامین الهی عمل کرده و می کنند. اعتراض به آنان اعتراض به خداوند است. همانطور که رویکرد انبیاء علیهم السلام در برابر کفار متفاوت بود، عملکرد ائمه علیهم السلام نیز متفاوت بوده است. شاید از جمله دلائل یا انگیزه های امام حسین برای بردن خانواده به همراه خود این بود که بنی امیه از زمان دستیابی معاویه به سرزمین-های اسلامی تا پایان دولت شوم و نحس خود عادت داشتند که دست روی خانواده مخالفان خود می-گذاشتند و حرمت آن ها را می شکستند تا مخالفان خود را به زور یا داوطلبانه تسلیم کنند. آیا معتقدید امام حسین علیه السلام چنین کاری می کرد؟ پاسخ صحیح همان است که در جواب اول گفتیم. امام حسین علیه السلام به فرمان خداوند سبحان عمل کرد. والله الهادی ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم.

پرسش:برخی با این گفته اشان اشکال می کنند که شیعه ادعا می کند که ابوبکر و عمر و عثمان، هدفشان ریاست و حکومت بود و به دیگران به جهت حکومت ظلم کردند. پس به آنها گفته می شود که این افراد برای حکومت با هیچ مسلمانی جنگ نکردندو تنها با مرتدان و کفار جنگیدند، و آنان کسانی بودند که امپراطوری کسری و قیصر را نابود کردند و منطقه ی فارس را فتح کردند و اسلام را در آن برافراشتند و ایمان و اهل آن را عزیز و کفر و اهل آن را ذلیل گرداندند، و عثمان که در جایگاه پایین تر از ابوبکر و عمر قرار دارد انقلابیون خواستند او را بکشند در حالی که او در حکومتش بود و او با مسلمین به جنگ نپرداخت و حتی در حکومت و خلافتش مسلمانی را نکشت، بنابراین اگر شیعه جایز می شمارد که اینان در حکومتشان ظالم بودند و دشمن حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بر آنها لازم است که مثل این را در علی (ع) بگویند؟

پاسخ:بسمه سبحانه سزاوار است که شخص عاقل در حاکم تأمل نماید و منشأ سلطه ی او را جویا شود، آیا کسانی که ذکر شدند را حضرت رسول الله (ص) تعیین کرد یا مردم آنان را انتخاب کردند، اگر هرکسی را که مردم انتخاب می کنند حاکم شرعی باشد پس تمامی حکّام امروز من جمله سرپرستان حزبهای ملحد حاکم شرعی خواهند بود. اما گسترش سلطه و حکومت بر روی زمین انگیزه های زیادی دارد. و الله الهادی و هو الموفق

پرسش:برخی با این گفته اشان اشکال می کنند: که شیعه تصور می کند که فاطمه ع پاره جگر حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله وسلم) در زمان ابوبکر مورد اهانت واقع شده و پهلویش شکسته شده است و به آتش کشیدن خانه اش و سقط جنینش که محسن نامیده اندش همت گمارده شده است! حال سؤال این است: علی ع در تمام این امور کجا بوده است؟ و حال آنکه آن امری است که کم شجاع ترین مردان نیز از آن امتناع نمی ورزد. پس چرا حق ایشان را نستاند و حال آنکه او شجاع کرار است؟! و در قالب دیگر: چطور همسر دختر اشرف مخلوقات می پذیرد که همسر عفیف و شریف مورد ضرب قرار گیرد تا اینکه پهلویش شکسته شود و خانه اش به آتش کشیده شود و جنین او که محسن نامیده شده است بعد از زدن ایشان سقط شود؟! آیا در این خدشه به علی ع نیست چرا که چطور مرد می پذیرد که به همسرش این امور روا داشته شود؟! آیا او سلب اراده شده بود، او بی مقاومت گشته بود؟! یا او نزد کسی به این معتقد است نابینا و سیاه قلب بوده است ؟!

پاسخ:بسمه سبحانه بواسطه ی منابع معتبر ما ثابت شده است که حضرت رسول (ص) علی (ع) را به آنچه بر او و پاره جگرش واقع می شود با خبر کرده بود و او را به صبر امر نموده بود و در برخی منابع هست که هنگامی که علی (ع) شنید از شدت آنچه شنید به پا خواست و نشست و به پیامبر (ص) گفت آیا صبر کنم درحالی که هتک حرمت می شود، پس پیامبر (ص) فرمود بله جبرئیل مرا با خبر ساخت، پس فرمود به فاطمه بگو هنگام جسارت دشمنان مرا صدا نکن و چه بسا سر در اینکه حضرت زهراء فضه را صدا زد همین بود. و الله الهادی و هو العالم

پرسش:1- به شما نسبت داده شده است که معنای عبارت «ام ابیها» آن است که پیامبر (ص) مهربانی مادر را از دست داد، و حضرت زهرا(ع) آن را جبران نمود، آیا این نسبت صحیح است؟ 2- اگر صحیح باشد چطور ممکن است برای انسانی که به سن 50 سال رسیده است بر فقدان مهربانی مادر باقی بماند؟

پاسخ:ج1/ بسمه سبحانه، این چنین از رفتار پیامبر(ص) با حضرت زهراء (ع) و رفتار حضرت زهراء(ع) با پیامبر(ص) استفاده کردم. و الله الموفق ج2/ بسمه سبحانه در صورتی که مادر خود را از کودکی یا دوران شیرخوارگی از دست داده باشد پس ایشان مهربانی طبیعی مادری را بالوجدان از دست داده است، و نیاز پیامبر (ص) همچون نیاز هر انسانی و بلکه هر موجود زنده ای در حیات ارگانیک مثل نیاز مادر به صورت طبیعی است. و الله الهادی

پرسش:چرا اطلاعات درباره طالب بن ابی طالب کمیاب است؟ او چه کسی است و نقش آن در یاری اسلام چیست؟

پاسخ:بسمه سبحانه از برخی روایات به نظر می رسد که او در کوچکی از دنیا رفته است و بعد از آن پدرش به نام اولین پسر کنیه داده شده است. سپس بر فرزندانم مخفی نماند که تاریخ زحمت توضیح جوانب مختلف خانواده ی هاشمی را نکشیده است الا بخشی از ستارگان این خانواده بزرگوار. فلذا این مشکلی نیست که تنها در برادر علی بن ابیطالب وجود داشته باشد. و الله الهادی